سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/4/14
6:19 عصر

ام البنین

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته ثائر، روح الله، دلنوشته، مدینه

پیرزن غرق در احساس بود ، جلو رفتم سلام کردم . با لهجه سبزواری غلیظ گفت: علیکم السلام مادر

گفتم قبله را اشتباه گرفته ی  آنور است، گفت : ای مادر من که بیسوادم از یکی سئوال کردم گفت این ور است .

با خودم گفت که ای بی خبر! این پیرزن عارف سیرت است و تو مشتاق صورت

ادامه مطلب...

90/1/20
11:10 عصر

دعای روز ولادت

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته ثائر، روح الله، دلنوشته، عمره

 

دم در که می رسم سلام می کنم و وارد می شوم ، امروز به طمع فدیه از صاحب خانه به تبریک گویی آمده ام و چنان غرق شور هستم که یادم رفته کاسه گدایی ام را با خود بیرم ، بیخیال!! هرچه کرم صاحب خانه باشد در گوشه پیراهن می ریزم و به خانه می اورم .
از من گدا تر هم اینجا زیاد است که راه رسم گدایی را بهتر از من می دانند و قدیمی تر از من به این آستانند ولی چه کنم که کرم صاحب خانه را عشق است ، کسی از این خانه دست خالی بر نمی گردد و حتی اگر خواب باشی رزقت را کنار بسترت می گذارند و می روند . آخ که اگر خیلی دوست داشتنی باشی می مانند تا بیدار شوی تا با دستان پر رحمتشان به تو بدهند آنچه که در هیچ دکانی پیدا نمی شود .
چند صباح دیرتر از این وقتی که چماقداران خلیفه به خانه شان ریختنتد و آن جسارت ها را به بابای این خانه کردند و هیچ مردی در آن موقع شهر نبود که مادر این خانه چادر بر سر کرد و عهد دیروز نامردان را کمی آنسو تر از خانه در مسجد یادآوری کرد واکر امر ولایت نبود به نفرین مادر آبها جهان زیرو رو می شد.
وقتی داشتم می آمدم به اینجا هم باز همان چمافداران آل خلیفه که به رسم مقتضیات زمانه  اسمشان به چماقداران آل خلیفه تغییر کرده بود در میانه راه ، راه را بسته بودند و چون فقط زورشان به زنان می رسید قلدری می کردند ، تاملی کردم که با مشت به زنم تو دهن آن مزدور کریه المنظر ،که دوستی دستم را گرفت و گفت حالا نه!

 

 

آرام آرام شروع می کنم به صدا کردن : آمده زینب به دنیا ، فاطمه عیدی بده ... تکرار می کنم و اوج می گیرم تا عرش ، کم کم دستانم دارد به بالا می آید که بغضم می گیرد ، یادم می رود که صاحب خانه در بستر بیماری است و تنها پرستار مادر، زینب خردسالی است که باید از همین حالا بزرگ باشد ، اصلا این خاندان از نوزادشان تا بزرگشان همه و همه بزرگند و کریم و من گدای این خانه هستم.

  بغضم را فرو می خورم و در دل می گویم که ای مادر ، خدا دعای بیمار را زود استجاب می کند تو هم دعای مارا آمین بگو . صدایم را بلند می کنم و می گویم که در این خانه امشب همه عیدی می گبرند و ای خانم عیدی ما را پیروزی مسلمانان بحرین بر کفار بنی خلیفه و بنی سعود قرار بده ؛ خدایا ریشه آل سعود را خشک کن.که یکباره همه گفتند الهی امین.

 


89/12/10
9:54 عصر

مناظره

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته روح الله رفیعی، دلنوشته، مناظره

عشق می گفت چه راه زیبایی و چه ترنمی بهشتی در این ارض خاکی به گوش می رسد .
عقل تایید کرد و گفت راه زیبایی است اما در دیگر راه غولان سد ملائک شده اند و قصد براندازی حکومت خوبان دارند .بیا به دیگر راه برویم.عشق که تازه راه خود را پیدا کرده بود سرش را به زیر انداخت و به راه افتاد و عقل این وابسته عشق را به دنبالش کشاند ؛در طول مسیر عقل به هر جمادی متوصل می شد تا از رفتن باز بماند ولی آنچه می خواست نشد....

*********************

عقل زایچه دل است و دل اگر آیینه خدا باشد زایچه اش جز عشق نمی شود و عقل و عشق تنها در وجود خدا  معنا می شود و غیر این کفارت دنیاست.
عقل می گوید برو اما عشق می گوید که خدا تورا باعشق آفرید و عشق فریاد می دارد خدای من خدای واحدی است که جز او خدایی نیست
و خدا اینچنین عقل و عشق را آفرید تا انسان و وجود او ، در میان حیرت این دو چنان معنا شود که انسان به مدد عشق و توسل عقل سر به راه خدا نهد و در قربانگاه ،سر را فدای حضرت دوست نماید.

********************
خدای من چشم بر کرمت نهادم تا در ابتلائات دنیا ، در کشاکش عقل وعشق ، سر به آستان توفدا نمایم و بر وصل توقریب گردم که تو نیز عاشق این هستی که بندگانت را اینچنین ببینی .هو الجمیل و یحب الجمال
خدایا ما را در حیرت عقل و عشق معنا کن و ما را به قافله 63 هجری ملحق نما که ما نیز خورشید را دوست داریم و سرهایمان به عشق او به پرواز در خواهد آمد.ان شاءالله

 


89/11/30
1:40 عصر

پیامبر امید

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته ثائر، روح الله، دلنوشته، پیامبر، امید

چشمانم به خواب نمی رود ، در تقلای خواب از این سو به آن سو می کنم تا شاید سنگینی پلک هایم مرا کمک کند ، اما انگار ماجرای دیگری در راه است.

وضو می سازم و بیرون می زنم ، حرم خلوت است و جماعتی که هر کدام به کار خویش مشغول؛ همیشه دوست داشته ام دخیل اشک های دیگران شوم تا در عالم انس شان شریک و همراه دلهایشان گردم.

یادم می آید که هر بار مشرف به حرم مولای طوس می شدم ،اگر حال و هوایی روزی مان می شد ، بیشتر از هر جا دوست داشتم در خلوت پنجره فولاد بشینم و در عشقبازی بی پروای مردم نظاره گر باشم و در روضه عاشقی اشک بریزم.

پیرمرد با لهجه خالصانه روستایی آنچنان خالصانه می گفت که مرا یاد پیرزن کلاف نخ به دست می انداخت که در سر سودای خرید یوسف داشت ، آن پیرزن که صاحب یوسف نشد اما این پیرمرد که گوسفندهایش را فروخته بود و با دلی که همه سرمایه اش بعد از این است آمده بود را نمی دانم .

پیرمرد سر بر پنجره فولاد گذاشته و آنچنان میله های فولادی را نوازش می کند که گویا دست در زلف یار انداخته .

ادامه مطلب...

89/11/23
10:59 صبح

حج انقلاب

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته ثائر، روح الله رفیعی، حج، انقلاب، دلنوشته

32 سال از آغاز حکومت صالحان بر کره خاکی می گذرد .حکومتی که مقدرات عرش اعلی بر آن مقدر گردیده بود که در عصر زعیم شصتم شیعه حکومتی از نسل ابراهیم بت شکن در زمین برقرار شود که طلیعه ظهور را برای انسان آخرالزمانی به ارمغان بیاورد.
در دریای اندیشه ام با خود گفتم از خوشامد روزگارچه شباهتی میان جشن پیروزی انقلاب با حج  است !. آنانکه با کاروان شیعه مشرف به عمره مفرده می شوند چندی پس از اقامه نماز مغرب و عشاء سبکبال و تلبیه گویان میقات شجره را به سمت بیت الله الحرام ، عاشقانه سیر می کنند.اللهم لبیک، لبیک، لبیک اللهم لبیک... و چقدر این لبیک شوری را در انسان ایجاد می کند که صدباره آرزوی بال می کنی تا همراه براق معرفت به طواف عرش الهی مفتخر شوی ...
وقتی به حدود حرم امن الهی می رسی پاسی از شب است و تاخودت راپیدا می کنی وقت صلات فجر رسیده و تو خرامان خرامان به سوی کعبه می روی تا ادای اعمال و فرضیه طواف و سعی و نمازها را بگذاری و چون فارغ می شوی وقت زوال است .و  امروز من در حیرتم از فلسفه حج و عمره که یکباره در خیزش مردم ما، همه معنای خود را اظهار می نماید.
ساعت 21 بانگ الله اکبر شام پیروزی به مثابه تلبیه خداجویان و مبارزان راه حق است که رخصت ظفر بر شیطان را از معبود و رب خود می خواهند و چیزی بعد از صلات صبح نمی گذرد که اندک اندک در سعی میان انقلاب و آزادی به هم می پیوندند تا دریایی و بی انتها شوند.
امروز که گذشت 32 سال است که حج گذارده ایم حج امسال کاملتر از دیگر سالها بود زیرا بر نماز جمعه ختم گردید و راستی که پایان طواف هم بر نماز است و نماز است که پشت شیطان را بر زمین می زند ، همانطور که در مصر نماز چون عصای موسا سحر فرعونیان را باطل کرد و فرعون مصر کمرش به زمین سفت اراده مردم خورد و به سیاهه تاریخ پیوست.
راستش را اگر بخواهی می گویم پیروزی مصر مسلمان هم به شکر نعمت و برکت انقلاب اسلامی است؛صدای افتادن سنگ های همراه ابابیل پارسی بر سر سپاه ابرهه چنان غوغایی برپا کرده که همه عالم می خواهند ابابیل شوند و به اذن الهی همه زمین را از لوث وجود شیطان پاک نماید تا دیگر شیطانی برای کید و مکر و فتنه علیه حکومت حق نباشد.
امسال حج انقلاب کاملتر از هر سال بود آنهم برکتی بود برای مقاومت در فتنه 88 و آزادی مصر هدیه الهی بود که خدا برای جهاد 9 دی به ما ارزانی داشت.
همه آنهایی که آمده بودند در سعی انقلاب و آزادی، بسیار شکر و حمد خدا را برای زیادت این رحمت به گفتار و کردار گفتند و با رمی در جمرات سه گانه بر شیطان بزرگ آمریکا و اسراییل و سران فتنه از شیطان وجود تبری بجویند و تا قبل از آنی که به آزادی برسند با دل به طواف نائب الامام رفته بودند و دعای طواف هر کس منظومه عاشقانه بود که شاید مولانا هم از درک شیدایی آن معذور باشد.
ما که حقیقت را یافته ایم دیوانه وار در حرم قدس ولایت هروله کنان به دور وجودش طواف می کنیم و کور شود چشمانی که طاقت این سماع عارفانه را ندارد، که حکایت ما حکایت شمع است و پروانه و خفاشان شب نشین از درک معنای نور عاجزند ؛ پس چه اصرار که قصه هزار و یک شب مان را نقل مجلس خفاشان کنیم . آنها در ظلمتکده جهل خود فرو رفته اند  تا شاید غاری بیابند تا سپیدی فجر را نبینند.زنهار که عصر پیروزی مستضعفین بر مستکبرین عالم با طلیعه انقلاب اسلامی در ایران بشارت نور برای اهل زمین دارد و اگر تو طالب نور هستی باید خود را از شر پیله رها کنی و پروانه شوی تا طواف نور روزیت شود و حاجی ظهور شوی!
و الیس بالصبح القریب