سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/1/24
9:55 عصر

طعم گناه

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته ثائر، سینما

چند زمانی است در اندیشه آنم که مزه گناه را بر قاب تلویزیون بیاورم که اگر مردمان این زمین بوی آن را حس کنند بازار شیطان کساد خواهد شد.

نمی دانم می شود یا خیر ولی آنچه که می دانم این تکنیک را نه در هالیوود می توان پیدا کرد و نه در آکادمی های هنر که چه بسیار غافلند آنانکه که هنر را در دانشگاه و کلاس های رنگارنگ می گذرانند هنر تعالی روح است در کالبد جسم و چنان مرغ عاشقی است که پریدنش غزل وصل است به اذن حضرت دوست.

یادم می آید زمانی پیش از این که خدمت استاد بودیم و دغدغه آشفتگی حجاب مطرح شد جنابش این مطلب را متذکر شدند که حجاب میوه است میوه حیاست که در زمین ایمان ریشه دوانیده است مشکل این بد حجابی با زمین ایمان رابطه مستقیم دارد .چون ایمان مردم کرم دیده میوه آن خراب است!

 با خود می گویم که چه باید کرد ،نمایشگاه ،پوستر و یا باز فیلمی از یک تازه مسلمان که حجاب را گم گشته خود می داند همه اینها شده است آیا اتفاقی افتاده است؟

در خیابانم ،آشفته و نگران، در دانشگاه و مدرسه ،آشفته تر و نگرانتر که آخر این نبرد انسان آخرالزمانی چه خواهد شد؟ جاهلیت ثانی انسان آخرالزمان در این دهکده کوچک جهانی به کجا خواهد رسید ؟آیا بیشتر از مدفون شدن زنان نیمه عریان در حجمه نگاه نامحرمان، چه خواهد بود؟ نمی دانم چه بگویم از غیرت گمشده بعضی از مردمان این خاک ،مردمانی که در طول تاریخ این مرز به غیرتمندی شهره غرب و شرق بوده اند.الخ

 بارها خواسته ام از مذکرانی که به همراه مادینه خود در سنگفرشهای این شهر جولان می دهند بپرسم چه کرده ایی که چنین جولان می دهی و باد بی غیرتی بر گرده خود می اندازی راستی چه کرده ایی؟بگو بدانم چه کرده ایی؟بگو که بلند داد بزنم آی مردم راهی که این نرینه رفته است جز جهنم نیست.

 دلم برای تو می سوزد برای تو که فکر کرده ایی با تمدن شده ایی و از دیگران جلو زده ایی دلم برای آن مادینه هم می سوزد او که فکر می کند زنانگی را جلو زده و این طور بی محابا سر درونش را که امانت برایش و محارمتش بوده برای دیگران افشایش کرده چه بگویم که امانت دار خوبی نبوده ایی ...

کاش می شد روزی در این قاب سینما مزه گناه بر کام مخاطب می نشست تا دیگر بازار مکاره ابلیس از این زمین جمع می شد.


91/12/16
8:10 صبح

آرگوی موفق

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته نقد، سینما، آرگو

بسم الهو

آرگو یک فیلم موفق است برخلاف آنچه در کشور ما آن را یک اثری ضعیف می خوانند آرگو مستحق اسکار بود .

آرگو یک فیلم فاخر در سینمای آمریکا است فیلمی که می خواهد بخشی از شکست خود در برابر اراده مردم ایران را التیام ببخشد.

سالهاست که این جنس فیلم در هالیوود ساخته می شود روزی به اسم بدون دخترم هرگز و حالا آرگو پدیده ای تازه ایی نیست که همه جزشان درآمده است از جبهه دشمن انتظار گلوله می آید نه کارت پستال آتش بس!

ادامه مطلب...

89/6/13
12:26 صبح

سینمای دینی توهم یا واقعیت

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته استراتژیک، سینما، سینمای استراتژیک، دینی

هرگاه که این واژه سینمای دینی را می شنوم برایم سوالی مطرح می شود که آیا این یک توهم در آرزوی دور است یا واقعیتی دست یافتنی ؟

آیا سینما یک ابزار است ؟ یا وسیله ای برای رسیدن به هدف؟ و یا حتی خود هدف است و بقیه هر آنچه که هست در خدمت سینما ؟

سالها از مطرح کردن این واژه می گذرد واژه ای که هر یک از جماعت اهل سینما برای خود شعری در وصفش بی هیچ سرآغازی وانتهایی گفته است . براستی این توهم است یا واقعیت؟

جماعت سکولار سینما همیشه به این واژه خندیده اند و جماعت اهل نماز سینما به این نکته کفایت کرده اند که کافی است که اهل توحید باشی تا بتوانی به سینمای دینی دست یابی؛ ولی چگونگی آن را که می پرسی تنها جواب می شنوی که اگر قال الصادق و قال الباقر علیهم السلام و یا آیه ای از کلام الله را بر سر فیلم خود بیاوری آنهم با صدای قاری برگزیده این می شود سینمای دینی ولی زهی خیال باطل.

عارض به حضور اساتید اهل نماز سینما باید بگویم که نخست ما را به اهل باطل کاری نیست ولی این روش تولید سینمای دینی اگر جواب می داد در روزگار تند بادهای رسانه ها کاری هر چند اندک از عهده اش بر می آمد.بی انصافی نباید کرد که برخی از تولیدات، تا حدودی تکانی به این اقیانوس مواج داده اند ولی چقدر، نمی دانم !ولی آنهم سینمای دینی نبوده است .

چرا که به استناد کلام وحی هر آنچه که باعث شود مسلمان زیر یوق غیر مسلمان رود از اساس باطل است. و در این وادی همان می گذرد که در دیگر قضایا بر ما گذشته است. در تمام هنر نمایش آیا جز تراژدی ،کمدی و ملو درام و گروتکس ژانر دیگری وجود دارد که ما از آن بی خبر باشیم ؟ آیا شهادت در کدام ژانر می گنجد ؟شاید جواب بدهی که دیگر همه می دانند شهادت یک تراژدی دینی است . و بعدش من هم باید برایت بگویم که با آیه ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا چه می کنی ؟ آیا مگر در تراژدی همه چیز تمام نمی شود ؟ و دیگر اینکه آیا شهادت ابتدای جوشش یک جریان نیست که اگر نبود خون امام حسین بعد از این همه سال چهره منافقان را پس نمی زد و چراغی نمیشد که در تاریکی عصر جاهلیت ثانی راه را برای گمگشتگان حقیقت روشن کند. حال سوال اینجاست که آیا می شود مولفات دینی را در ظرفیت سینما جا داد یا اینکه باید ظرفی نو ساخت و اسمش را سینمای دینی گذاشت تا بتواند آنچه که دین گفته است را در آن به حس تبدیل کرد و نشان بشر تشنه حقیقت داد؟

واژگان زیاد دیگری است که باز بر اثر غفلت همه دوستان اهل توحید استحاله شده است و مترادف با کلمات متضاد قرار گرفته است که می طلبد به جهد و شجاعت وافی سربازان هنر انقلاب در جدا نمودن سره از ناسره تا برای همگان معلوم شود که شیدایی با جنون تفاوت دارد . محبت همان عشق نیست . اخلاص درانزوا و کریم با سخاوت ره صد ساله ای جدا از هم دارند.

الغرض اینکه اگر امروز سربازی این جبهه را توفیقی الهی برای خود تصور کرده ایم باید که به تولید فلسفه و تغییر آنچه که سالها در ذهن و جان ما کرده اند روی بیاوریم تا بتوانیم به سینمای دینی برسیم .آنوقت سینمای دینی توهم نیست بلکه واقعیتی است اظهر من الشمس.