سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/6/13
12:26 صبح

سینمای دینی توهم یا واقعیت

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته استراتژیک، سینما، سینمای استراتژیک، دینی

هرگاه که این واژه سینمای دینی را می شنوم برایم سوالی مطرح می شود که آیا این یک توهم در آرزوی دور است یا واقعیتی دست یافتنی ؟

آیا سینما یک ابزار است ؟ یا وسیله ای برای رسیدن به هدف؟ و یا حتی خود هدف است و بقیه هر آنچه که هست در خدمت سینما ؟

سالها از مطرح کردن این واژه می گذرد واژه ای که هر یک از جماعت اهل سینما برای خود شعری در وصفش بی هیچ سرآغازی وانتهایی گفته است . براستی این توهم است یا واقعیت؟

جماعت سکولار سینما همیشه به این واژه خندیده اند و جماعت اهل نماز سینما به این نکته کفایت کرده اند که کافی است که اهل توحید باشی تا بتوانی به سینمای دینی دست یابی؛ ولی چگونگی آن را که می پرسی تنها جواب می شنوی که اگر قال الصادق و قال الباقر علیهم السلام و یا آیه ای از کلام الله را بر سر فیلم خود بیاوری آنهم با صدای قاری برگزیده این می شود سینمای دینی ولی زهی خیال باطل.

عارض به حضور اساتید اهل نماز سینما باید بگویم که نخست ما را به اهل باطل کاری نیست ولی این روش تولید سینمای دینی اگر جواب می داد در روزگار تند بادهای رسانه ها کاری هر چند اندک از عهده اش بر می آمد.بی انصافی نباید کرد که برخی از تولیدات، تا حدودی تکانی به این اقیانوس مواج داده اند ولی چقدر، نمی دانم !ولی آنهم سینمای دینی نبوده است .

چرا که به استناد کلام وحی هر آنچه که باعث شود مسلمان زیر یوق غیر مسلمان رود از اساس باطل است. و در این وادی همان می گذرد که در دیگر قضایا بر ما گذشته است. در تمام هنر نمایش آیا جز تراژدی ،کمدی و ملو درام و گروتکس ژانر دیگری وجود دارد که ما از آن بی خبر باشیم ؟ آیا شهادت در کدام ژانر می گنجد ؟شاید جواب بدهی که دیگر همه می دانند شهادت یک تراژدی دینی است . و بعدش من هم باید برایت بگویم که با آیه ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا چه می کنی ؟ آیا مگر در تراژدی همه چیز تمام نمی شود ؟ و دیگر اینکه آیا شهادت ابتدای جوشش یک جریان نیست که اگر نبود خون امام حسین بعد از این همه سال چهره منافقان را پس نمی زد و چراغی نمیشد که در تاریکی عصر جاهلیت ثانی راه را برای گمگشتگان حقیقت روشن کند. حال سوال اینجاست که آیا می شود مولفات دینی را در ظرفیت سینما جا داد یا اینکه باید ظرفی نو ساخت و اسمش را سینمای دینی گذاشت تا بتواند آنچه که دین گفته است را در آن به حس تبدیل کرد و نشان بشر تشنه حقیقت داد؟

واژگان زیاد دیگری است که باز بر اثر غفلت همه دوستان اهل توحید استحاله شده است و مترادف با کلمات متضاد قرار گرفته است که می طلبد به جهد و شجاعت وافی سربازان هنر انقلاب در جدا نمودن سره از ناسره تا برای همگان معلوم شود که شیدایی با جنون تفاوت دارد . محبت همان عشق نیست . اخلاص درانزوا و کریم با سخاوت ره صد ساله ای جدا از هم دارند.

الغرض اینکه اگر امروز سربازی این جبهه را توفیقی الهی برای خود تصور کرده ایم باید که به تولید فلسفه و تغییر آنچه که سالها در ذهن و جان ما کرده اند روی بیاوریم تا بتوانیم به سینمای دینی برسیم .آنوقت سینمای دینی توهم نیست بلکه واقعیتی است اظهر من الشمس.


89/1/15
9:52 عصر

تحلیل استراتیک سریال 24 توسط استاد حسن عباسی- قسمت اول

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته تحلیل، استراتژیک، سریال 24، حسن عباسی

تحلیل حسن عباسی از سریال 24/قسمت اول:

 ضریب نفوذ این سریال در شکل‌گیری یک دولت سیاه‌پوست مؤثر بود/اساس سریال، حفظ تعادل سیستم آمریکاست

اشاره: متن زیر قسمت اول سخنرانی استاد حسن عباسی پیرامون تحلیلی بر سریال 24می‌باشد که در فرهنگسرای ارسباران تحت عنوان سلسله بحث‌هایی پیرامون نقد و تحلیل برفیلم‌ها و سریال‌های هالیوودی ایرادشده است.
سریال 24 محصول سال 2001 آمریکا با محتوایی درام و جناییمی‌باشدو در حال حاضر سری هشتم آن در حال پخش است. هر سری از سریال 24 ماجراهایی است که در یک شبانه‌روز اتفاق می‌افتد. نقش اول این داستان "جک باوئر" (با بازی Kiefer Sutherland)است که دراداره CTU کهواحد ضد تروریستی آمریکاست مشغول به کار استو هر فصل (Season) یک روز از زندگی او را، در حال مبارزه با یک نقشه‌ی تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد. هر قسمت (Episode) از سریال، یک ساعت از روز جک باوئر را نشان می‌دهد.
داستان یکی از فصل‌های سریال 24 ماجرای روز انتخابات اولیه ریاست جمهوری آمریکا در ایالت کالیفرنیاستکه در آن فردی سیاه‌پوستبنام سناتور پالمر شانس اول پیروزی را دارد. در این‌ میان گروهی قصد ترور سناتور را دارند و وظیفه‌ی مبارزه با تروریست‌ها به گروهی با سرکردگیجک باوئر محول شده است.           


اعوذ ‌بالله ‌من ‌الشیطان الرجیم. بسم‌‌الله‌‌الرحمن‌الرحیم و به نستعین. إنّه خیر ناصر و معین

بررسی سریال‌های دارای مؤلفه‌های استراتژیک را با بحث سریال 24 پی می‌گیرم. سال گذشته که به طور مبسوط در دوازده جلسه این سریال را در محافل دانشگاهی تدریس می‌کردم هنوز سری هفتم آن به طور کامل پخش نشده بود.

امروز هم که این بحث را ارائه می‌کنم، سری هشتم آن در شرف پخش است. طبیعتاً بحث درباره این سریال ادامه دارد و هنوز تمام نشده است. سینما و سریال‌های استراتژیک و اساساً هنر استراتژیک، از این حیث به این نام خوانده می‌شود که در ذهن مخاطب، تصویری از یک تلقی استراتژیک را ارائه می‌کند. در یک فیلم سینمایی، سریال، تئاتر، نقاشی یا یک مجسمه آنچه را که می‌بینید و یا موسیقی‌ای را می‌شنوید، اولین چیزی را که هنرمند در هنر خود دنبال می‌کند این است که در ذهن شما یک تصویر(Image) درست کند. اساس کار هنری همین است. البته رسانه هم همین کار را می‌کند. منتهی ممکن است رسانه یک خبر جدی را به شما ارائه کند. مثلاً فقر در جایی، طوفان یا بلایای طبیعی در جایی دیگر، تورم یا گرانی در حوزه‌ای، وضع مناسب اقتصادی یا اجتماعی در جای دیگری، این تصویری که رسانه در خبر یا هر چیز دیگری برای شما می‌سازد، ممکن است دور از انگاره‌های هنری باشد، ولی هنر با القای غیر مستقیم نه به صورت مستقیم، در ذهن شما تصویر می‌سازد.

وقتی صحبت از یک کار هنری می‌کنیم و نقد هنری را مد نظر قرار می‌دهیم، ابتدا به ساکن، مسئله ما آن تصویری است که در ذهن‌ها ساخته می‌شود. شما وقتی یک نقاشی را می‌بینید چه تصویری در ذهنتان می‌ماند؟ وقتی یک موسیقی را می‌شنوید چه ذهنیتی پیدا می‌کنید؟ یک سریال یا فیلم سینمایی به شما چه ذهنیتی را القا می‌کند؟ چون القای تصویر، مستقیم نیست ممکن است شما خیلی زود متوجه این موضوع نشوید. این القا عموماً باید غیر مستقیم باشد. لذا در هر کار تصویری، تصویرسازی در ذهن مخاطب اوج کار هنری آن هنرمند است. به‌گونه‌ای آن تصویر در ذهن شما ایجاد شود و به باور شما تبدیل شود که خود شما هم متوجه نشوید. این امر کار هنری است، اما اگر القا مستقیم بود کار رسانه‌ای علمی می‌شود.




[ ادامه مطلب... ]