سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/3/1
3:4 صبح

ساخت بت در کنار کعبه - بخش نخست

بدست مستند ساز شیعه ایرانی در دسته طرح توسعه، مسجدالحرام، ابلیسک، نورمن فاستر، بیت الله، کعبه

اشاره: چند سالی است که دولت سعودی در غالب طرح توسعه مسجد الحرام اقدام به احداث ساختمان بلندی با نام ابراج البیت نموده است . این روند هرچند در جهت رفاه زائرین بیت الله می باشد ولی باطنی پلید در خود جای داده است که از جمله آن می توان حذف جمره از نماد شیطان به یک دیوار بدون هویت و ساخت برج با همان نمادهای معماری ابلیسکی در حریم پیرامونی بیت الله اشاره داشت .

نکته قابل توجه در این طرح به ظاهر توسعه، حضور معمار سرشناس نورمن فاستر یهودی می باشد که علی رغم منع ورود غیر مسلمان به حرمین شریف در راس معماران این طرح قرار گرفته است.

آنچه که در ذیل می آید در جهت معرفی نمادها و چگونگی روند تسخیر اولین سرزمین مسلمین توسط ایادی شیطان است.

**********************************************************

«اُبلیسک» (Obelisk) در لغت به بنایی چهارضلعی اطلاق می شود که بلند و باریک باشد و رأس آن به یک هرم ختم شود. این بنا نمادی از الهه خورشید «رع» (Ra) در مصر باستان بود، بدین صورت که این نماد اشعه ای از اشعه های خورشید بود که به صورت سنگی درآمده است و «رع» الهه خورشید درون این سنگ قرار دارد. در زبان مصر باستان بر این بنا نام «تِجِن» (Tejen) نیز می نهادند، مصریان معتقد بودند بدنه ی بلند و باریک ابلیسک مظهر دفاع و محافظت و هرم رأسی بنا نیز مظهر دورکردن نیروهای منفی و باد و توفان است. ابلیسک از کلمه ی یونانی Obleliskos به معنای «سیخ کباب» منشاء گرفته است. در لاتین Obeliscus و به فرانسویObelisque  نیز از ریشه ی یونانی Obeliskos آمده است. معنای دیگر ابلیسک «زندگی بی نهایت» است.

نماد الهه رع در طراحی ها و خطاطی ها یک «چشم» بود، به معنایی چشم خورشید و سمبل این الهه یک دایره بود که در وسط آن یک نقطه وجود دارد، به همین دلیل در بناهای ابلیسک نیز این قاعده در سراسر جهان قدیم و جدید رعایت می شود. و هرجا ابلیسکی مشاهده شد، آنجا محل «نقطه» است و حتماً پیرامون آن دایره ای وجود خواهد داشت.

خطوط حکاکی شده بر روی ابلسیک به خط هیروگلیف می باشد و دربردارنده موضوعاتی همچون زندگی رع، سفرهای روزمره رع در آسمان ها و پیروزی ها و جشن هاست.

ابلیسک در دورانی نیز نماد ازیریس(Osiris)  شد. زیرا اعتقاد بر این بود که این الهه توانسته بر تمامی خدایان دیگر تفوق بیابد به همین دلیل دارای قدرت هایی از هر یک از خدایان دیگر شده بود و لذا ابلیسک، نمادی که متعلق به رع بود (خدای خورشید یا رب السماوات) نصیب ازیریس (خدای مرگ و دنیای زیرزمین) شد. نفس ازیریس، باع (Ba) به نام بانبجِت (Banebdjed) خوانده می شد و این باع بود که حیثیت و شخصیت و قدرت را برای ازیریس به همراه داشت و نماد بانبجت نیز قوچ بود و این دلیلی بود برای پرستش این حیوان توسط عده ای از مردم مخصوصاً در شهر مندیز (Mendes) در زمان باستان. و قوچ مندیز یا همان بانبجت، سپس تبدیل به بفومت (Baphomet) شد و بفومت مورد پرستش فرقه هایی از فراماسونری مانند شوالیه های معبد (Knights Templar) که در جنگ های صلیبی نقش ویژه ای داشتند، قرار گرفت.

در مورد بفومت این ادعا شده است که در جنگ های صلیبی این نماد و نشانه از مسلمانان گرفته شده است و ادعای دیگر حاکی از هم ریشه بودن بفومت با اسم پیامبر اسلام حضرت «محمد» (ص) است که به دلیل خداپرست بودن مسلمانان و تناقض ذاتی اسلام با بت پرستی هر دو شایعه کاملاً مردود اعلام شده است.

هم اینک بفومت مورد استفاده فرقه کابالا(Kabbalah)  از فرقه های عرفان یهودی و فراماسونری است. در دوره یونانی مآبی (Hellenism)  تلاش بر این بود که فلسفه یونانی را با اعتقاد به ازیریس ممزوج کنند. به زبان عبری بفومت به معنای «الهه عقل و دانش» که همان صوفیا  (Sophia)ریشه ی کلمه فلسفه(Philosophy)  است.

بفومت یک بز است با نماد ستاره Pentagram بر روی پیشانی که علامت کنونی شیطان پرستان و فراماسون ها می باشد. بفومت در نگاه کابالیستی در یک دست مرد و در یک دست زن است، هر دو دستش علامت Hermetecism که یک دست به سمت ماه سفید(Geburah)  و دست دیگر به سمت پایین به سمت ماه سیاه (Chesed) است که این علامت نشانده متعادل بودن رحمت و عدالت است. در بین دو شاخ بز بفومت یک شعله هوش(Intelligence)  است. در محل آلت تناسلی بفومت یک میله وجود دارد که نشانه[ی «زندگی بی پایان» آن (که نمادش ابلیسک می باشد) است و پستان های آن به امانیسم تعبیر شده است.

بر روی بدنه ی چهارضلعی بنای ابلیسک نوشته هایی حکاکی می شود که نمایشی از خلاقیت و ثبات در الهه ی خورشید «رع» است. نکته ی دیگر درباره این بنای باستانی بکاربردن سنگ یک تکه در ساختمان آن در عصر باستان بوده است. معمولاً در مصر باستان برای هرم رأس ابلیسک روکشی از طلا قرارمی دادند. ساخت اولین بنا منسوب به آشوری ها می باشد اما تکامل و توسعه این بنا جز در مصر باستان نبوده است. هلیوپلیس (Heliopolis) یا «شهر خورشید» در قرن شانزدهم قبل از میلاد در شمال شهر قاهره در مصر، مبداء ساخت اولین ابلیسک ها بوده است.

یک هلیوپلیس دیگر نیز در لبنان واقع شده است و امروزه به شهر «بعلبک» معروف است. بعلبک از نام بتی در این شهر به نام «بَعل» گرفته شده است. در این شهر «بعل» به عنوان خدای خورشید پرستیده می شد. این بت از جنس طلا بود، و عمدتاً قوم الیاس پیامبر آن را می پرستیدند. «بعل» همان «رع» است و ابلیسک نیز نماد «رع» یا «بعل» بوده است.

این معماری به صورت جفت در ساخت دروازه های معابد به کار می رفته است. ابلیسک بعدها مورد توجه رومی ها قرار گرفت تا آنجا که از 30 بنای ابلیسک باقیمانده از دوره مصر باستان تنها 7 عدد در کشور سازنده یعنی مصر موجود است، در حالی که حدود دو برابر این مقدار یعنی 13 عدد از این بناها تنها به شهر رم انتقال داده و در آنجا نصب شد. باقیمانده این بناها در میادین شهرهای فلورانس، اوربینو، سیسیل در کشور ایتالیا، پاریس و آرلس در فرانسه، لندن در انگلستان، نیویورک در آمریکا و سزاریا در فلسطین اشغالی به چشم می خورد که همگی نتیجه انتقال از مصر می باشند. مثلاً هرود کبیر (Herod the Great) از قیصران روم ابلیسک را از مصر به شهر سزاریا در شمال فلسطین آورد و آن را مرکز مسابقات اسبدوانی و ارابه رانی قرارداد. تئودیوس (Theodosius)  نیز از قیصران روم شرقی بود که ابلیسکی را در سال 390 میلادی به قسطنطنیه (استانبول کنونی) منتقل کرد و آن را مرکز ارابه رانی نمود. این موارد ابلیسک های باقیمانده از دوران باستان است. ارتفاع این بناها در کوچکترین ابلیسک  کمتر از یک متر و در بلندترین بنا بیش از 30 متر می باشد.

نقل مکان ابلیسک ها از مصر به محل های جدیدشان در شهرهای مختلف دنیا همراه با مشکلات فراوانی بود تا جایی که نصب ابلیسک حتی برای میکلانژ، کاری بس دشوار می نمود.

ابلیسک ها بعد از سقوط امپراتوری روم تا رنسانس دیگر مطرح نشدند. مهمترین ابلیسک در روم (که مشهور به پایتخت ابلیسک ها است) در واتیکان مرکز مسیحیان کاتولیک جهان قرار دارد، بنایی به ارتفاع 5/25 متر که در سال 37 میلادی از مصر به این شهر منتقل شد، بعدها پاپ سیکستاس پنجم (Sixtus V) تصمیم به نصب این ابلیسک در میدان سنت پیتر (Saint Peter) روبروی کلیسایی به همین نام گرفت. پاپ در نظر داشت ابلیسک را به واسطه نصب صلیب بر روی هرم آن در تمام رم نمادی از تقدس بکند و آن ها را در مقابل تمام کلیساهای مهم شهر قراربدهد تا وسیله ای برای ترویج مسیحیت برای زائرین این شهر باشد. پاپ سیکستاس پنجم قبل از نصب ابلیسک در میدان سنت پیتر، ابلیسکی چوبی به جای آن قرار داد تا مراسم جن گیری از ابلیسک اصلی به پایان برسد و نصب آن در سال 1586 با به کارگیری 1000 مرد و 140 اسب خاتمه یافت.

ابلیسکی نیز که در حبشه (اتیوپی کنونی) در قرن 4 میلادی ساخته شد که در طی جنگ های استعماری ایتالیا توسط ایتالیا ربوده شد. این ابلیسک در سال 2004 به کشور اتیوپی پس داده شد.

رع یا همان خدای خورشید که نماد آن ابلیسک است، در کتاب مقدس مسیحیان (انجیل) نماد شیطان است.

ابلیسک و فراماسونری

ابلیسک به 30 بنای باستانی یاد شده محدود نمی شود. این معماری هم اینک در سراسر اروپا و آمریکا در بسیاری از میادین اصلی شهرها به چشم می خورد. این موضوع در قرن 19 توسط فراماسون ها محقق شد. و بدین ترتیب ابلیسک نمادی شد از قدرت عظیم فراماسونری در این قرن و این موضوع نشان دهنده عشق شدید و پنهانی فراماسون ها به این نماد شیطانی است. فراماسون ها علاقه بسیاری نیز به ازایریس و افسانه آن دارند. در این افسانه آمده است ازایریس پادشاه مصر با خواهرش آسیس(Isis)  ازدواج می کند. برادر ازایرس سِت (Set) برای به چنگ آوردن پادشاهی تصمیم به قتل برادر خود می گیرد، ست ازایرس را فریفت تا در صندوق طلایی پنهان شود ولی بلافاصله درب صندوق را قفل می کند و آن را در رودخانه نیل می اندازد. صندوق به  شهر Byblos در سوریه کنونی می رسد و صندوق با بدن مرده ازایرس کنار یک درخت اقاقیا توقف می کند. آسیس به توطئه ست پی می برد و برای یافتن شوهر خود راهی می شود. آسیس خوابی می بیند مبنی بر اینکه می تواند شوهر خود را در بیبلس بیابد. آسیس بدن شوهر خود را می یابد و به مصر باز می گرداند ولی ست بدن ازایریس را می دزدد و آن را مثله می کند (به 14 قسمت تقسیم میجججکند) و هر قسمت را به گوشه ای از مصر می فرستد، چراکه می ترسید ازایریس دوباره زنده شود. آسیس دوباره برای پیداکردن قطعات بدن شوهرش به راه می افتد و تنها در یافتن یک قطعه ناموفق است، او هر 13 قطعه یافته شده را به خاک می سپارد. پسر ازیریس، هوروس (Horus) انتقام پدر خود را گرفته و عموی خود را می کشد. پسر دیگر ازایریس به نام آنوبیس(Anubis)  پدر خود را زنده می کند. و اینک ازایریس به عنوان خدای مردگان شناخته می شود. تنها تکه ای از بدن ازایریس که یافت نشد، «آلت تناسلی» او بود که «ست» آن را در نیل انداخته بود و ماهی ها آن را بلعیده بودند. به خاطر این موضوع آسیس آلت تناسلی مصنوعی ساخته بود و در مصر فرقهججای برای پرستش آن ایجاد شده بود. عده ای معتقدند که ابلیسک نمادی از همان بنایی است که آسیس آن را ساخته است.